اسطورههایی درباره دریاچه ارومیه
تو را دوست داریم با آب و نمک
دریاچه ارومیه این روزها، دوران سختی را میگذراند. درست مثل یک ماهی که از آب بیرون افتاده و در حال نفس نفس زدن است. هزاران نفر دور تا دورش ایستادهاند و تنها نظارهگر نفسهای آخرند. هرچند، هیچ آبی هم در آن اطراف نیست که دستی از میان جمعیت بیرون بیاید و ماهی را نجات دهد....
خبرگزاری میراث فرهنگی ـ گروه میراث فرهنگی ـ بیتردید این روزها دربارۀ دریاچۀ ارومیه و اهمیت نگهداری و خطرهای ناشی از خشک شدن آن بسیار شنیده و خوانده¬اید. اما موضوع اینجاست که خشکیدن این دریاچه، تنها خطر زیست¬ محیطی ندارد بلکه به بخشی از فرهنگ این سرزمین آسیب می زند و یکی از اماکن اسطورهای¬ آن را برای همیشه محو میکند.
دریاچۀ ارومیه امروز خط مرزی میان آذربایجان غربی و شرقی است و در روزگاران دور در میانۀ یکی از مقدسترین مناطق ایران قرار داشتهاست.
نام این دریاچه در متون اوستا به صورت چیچَست آمده که برخی این واژه را "درخشنده و شفاف" معنی کردهاند و دلیل این نامگذاری را وجود ذرات و بلورهای درخشان نمک در آن دانستهاند اما حقیقت آن است که این واژه آنقدر کهن است که نمیتوان به سادگی معنای واقعی آن را دریافت.
دریاچه ارومیه و کیخسرو
کیخسرو که معنی نامش "خوشنامی" است یکی از نامداران سلسله کیانی به شمار میآید. او در متون پهلوی (فارسی میانه) دارای شخصیتی بسیار برجسته و در اوستا یکی از جاودانان و بیمرگان است.
همه ما سیاوش را می شناسیم و کم و بیش با داستان زندگی و مرگ ناجوانمردانه او آشناییم. کیخسرو پسر سیاوش است که در خفا و به دور از چشم دشمنان پدرش به دنیا میآید و بدین ترتیب ماجرای زندگی او با روایتهای نقل شده درباره کورش شباهتهایی پیدا میکند.
او همراه با مادرش، فرنگیس، به کمک گیو، داماد رستم و یکی از پهلوانان نامی ایران، موفق میشود از سرزمین توران گریخته و به ایران بازگردند. از آنجا به بعد رویدادهای مهم زندگی او که اغلب در کرانه دریاچه ارومیه است، رخ میدهند.
پدر کیخسرو (سیاوش) سالها پیش از تولد فرزندش در نزدیکی دریاچه ارومیه قلعه استواری به نام "کنگ دژ" ساخت. این دژ دائم از سوی دیوان اهریمنی تهدید میشد از این رو یکی از کارهای کیخسرو آن بود که نه تنها آنجا را از گزند دیوان رها کرد بلکه بتکدهای را که آنها کنار دریاچه چیچست بنا کرده بودند و قداست حریم دریاچه را مخدوش میکرد، در هم کوبید.
او در کنار دریاچه ارومیه یکی از مقدسترین آتشها را به نام آتش آذرگشسب بنیان نهاد که این آتش، ویژۀ جنگاوران و ارتشتاران بود.
کیخسرو در باورهای دینی نیز جایگاه ویژهای دارد؛ او پیش از ظهور زرتشت از آیین اورمزد آگاهی بوده و بنا به روایت کتابهای پهلوی، از جمله کسانی است که هرگز نمیمیرند.
به این صورت که پس از نبردهای فراوان و از میان برداشتن افراسیاب تورانی که سیاوش را کشته بود، زال و رستم را به زابلستان روانه میکند و دست از همه تعلقات دنیا میکشد. او برای خودش جانشینی تعیین میکند و ناپدید میشود.
به اعتقاد زرتشتیانِ دوره ساسانی دهکدهای که زرتشت در آن متولد شده در نزدیکی همین دریاچه واقع شده است. اگرچه از نظر تاریخی ثابت شده که زرتشت متعلق به شرق ایران است اما رواج چنین باورهایی و نسبت هر اتفاق خوبی، به این منطقه، نشان میدهد که اهمیت دینی و قداست چیچست تا چه حد بوده است.
دریاچه ارومیه و تاریخ چندهزار ساله
وجود تپه باستانی حسنلو در نزدیکی دریاچه ارومیه ( به فاصله 12 کیلومتر ) نشان میدهد که وجود زندگی و تمدن در اطراف دریاچه ارومیه چندین هزار سال قدمت دارد.
معمولا وقتی صحبت از یک تپۀ باستانی به میان میآید، منظور آن است که باستانشناسان در زیر آن تپه به یک شهر باستانی رسیدهاند که این شهرها در دوره¬های مختلف دارای حیات و رونق بودهاند.
در منطقه حسنلو نیز آثار زیادی مربوط به دورههای مختلف تاریخی کشف شده و تا به حال 10 دوره که قدیمیترین آن مربوط به شش هزار سال پیش است به اثبات رسیده و تا اوایل دورۀ اسلامی شهرهای آنجا زنده و جاودان بودهاند.
معروفترین اثر باستانی یافت شده در این محل جامی است مشهور به نام جام طلای حسنلو که به عصر آهن تعلق دارد (بین 1000 تا 1500 پیش از میلاد) و نقش و نگارهای آن بسیار زیبا و شگفت آور است. کشف این جام در تاریخ باستان شناسی ایران و جهان یکی از مهم¬ترین اکتشافات علمی و از نادرترین آثار تاریخی و هنری دنیای باستان به شمار میرود.
تپههای باستانی زیادی پیرامون تپه حسنلو پیدا شده¬اند که نشان میدهد در آن روزگار دور و هنگامی که حسنلو رونق زیادی داشته با تمدنهای دیگر نیز در ارتباط بوده است. به عنوان مثال آثار مفرغی که در این منطقه پیدا شده شباهت زیادی به اشیاء یافت شده در لرستان دارد و به نظر میرسد که این اقوام با هم خویشاوندی و داد و ستد داشتهاند.
ساکنین اولیه تپه حسنلو احتمالاُ قومی بوده اند به نام مانائی که تمدنی بس وسیع و درخشان از خود به یادگار گذاردهاند. محل سکونت آنها سرزمینهای جنوبی دریاچه ارومیه بودهاست و نامشان به صورت «مان» در کتاب تورات نیز آمده است.
شاید با دانستن این مطالب، هرچند اندک، بیشتر برایمان قابل درک باشد که چرا بسیاری از فرهنگ دوستان و دوستداران میراث فرهنگی و طبیعی در کنار هوادارن محیط زیست فریادشان برای نجات این دریاچه درآمدهاست.
سال گذشته همین موقع ها بود که مجلس طرح دو فوریتی انتقال آب به دریاچه را نپذیرفت و اگر وضعیت به همین منوال پیش برود، آنگونه که کارشناسان نیز تأیید میکنند باران نمک سرزمینهای اطراف را در بر میگیرد و همان ویژگی که روزگاری آن را به شهرت جهانی رساند و لقب دومین دریاچه آب شور دنیا را برایش به ارمغان آورد حالا برای دوستدارانش دردسرساز میشود.
سالیان درازی بود که بسیاری از علاقه¬مندان به مباحث تاریخی و اسطورهای صرفاً برای دیدن دریاچۀ ارومیه راهی آذربایجان می¬شدند. امیدواریم این برگ مهم از کتاب جغرافیای اسطورهای ایران به این راحتیها پاک نشود.
سیمین دخت گودرزی
منابع:
- دین های ایران باستان، هنریگ ساموئل نیبرگ، ترجمه سیف الدین نجم آبادی
- تاریخ اساطیری ایران، ژاله آموزگار